الهه ی الهام
انجمن ادبی
وقتی پروانه ای در تاری بیفتد که عنکبوتش سیر باشد تازه قصه آغاز می شود. دیگر نه می تواند بپرد و نه بمیرد... مسعوده سه شنبه 20 بهمن 1391برچسب:, :: 15:42 :: نويسنده : حسن سلمانی دلم می خواهد یک میس کال باشم برایت...! شماره ای که سیوش نکرده ای... زیر لب تکرارم کنی... به یادم نیاوری...!!! نیروانا جم چهار شنبه 19 بهمن 1391برچسب:, :: 16:21 :: نويسنده : حسن سلمانی
گاهی تاوان حرف هایی که نمی توانی بگویی، تارهای سفیدیست که یک شبه لا بلای موهایت به وجود می آید. گیاهکار سه شنبه 19 بهمن 1391برچسب:, :: 12:33 :: نويسنده : حسن سلمانی امام علی علیه السلام: مردم دشمن آن چه نمی دانند، هستند. نیروانا جم چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, :: 16:45 :: نويسنده : حسن سلمانی صبورانه در انتظار زمان بمان...! هر چیز در زمان خودش رخ می دهد...! باغبان حتی اگر باغش را غرق آب کند؛ درختان، خارج از فصل خود میوه نمی دهند...! نیروانا جم چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, :: 16:27 :: نويسنده : حسن سلمانی ماهی هم به آرزوی دیرینه اش رسید... آرزوی پرواز... ولی ...!!! عجب چنگالی داشت عقاب.! نیروانا جم چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, :: 16:24 :: نويسنده : حسن سلمانی سه چیز رابا احتیاط برداریم:قدم، قلم، قسم. سه چیز را پاک نگهداریم:جسم، لباس، خیالات. سه چیز را به کار بگیریم:عقل، همت، صبر. از سه چیز پرهیز کنیم:گناه، افسوس، فریاد. سه چیز را آلوده نکنیم:قلب، زبان، چشم. اما سه چیز را هیچگاه فراموش نکنیم: خدا، مرگ، دوست بامعرفت. بهمن حشم فیروز کاش روزی به جای اطلاعیه ی مرگ؛ خبر تولد ها را به در و دیوارها می زدیم! و به جای رفتن ها، آمدن ها را می خواندیم...! نیروانا جم سه شنبه 17 بهمن 1391برچسب:, :: 14:18 :: نويسنده : حسن سلمانی مترسک را دار می زنند، به جرم دوستی با پرنده ای که مبادا تاراج مزرعه را به بوسه ای فروخته باشد! و راست می گفت شاعر:«اینجا قحطی عاطفه است.» نیروانا جم سه شنبه 17 بهمن 1391برچسب:, :: 14:15 :: نويسنده : حسن سلمانی نوشته ها بهانه است، فقط می نویسم که یدآوری کنم که «به یادتم» باورش با تو...!!! میرزایف سه شنبه 17 بهمن 1391برچسب:, :: 14:13 :: نويسنده : حسن سلمانی " از عشق و محبت فرار مکن" هزاران هزار کتاب نگاشته میشود در پرتوی یک شمع هر کتاب خود اجاقی است در پرتو الهام سنبله حلال بذر حلال از کشتزار حلال مایه میگیرد و می روید. در پرتو سلام دست از دست نیرو و قوت میگیرد. به زر و ثروت تبدیل میشود به مشک و عنبر آغشته می شود. در پرتو کلام وحی بر پیغمبر نازل گشت و اعلام گر پشته پشته از پی هم تو را برگیرد آلام از عشق و محبت فرار مکن. به هرروی انسان، تنها در پرتو باور و ایمان خوشبخت است و کامران. شعر از :زلیم خان یعقوب مترجم:زین العا بدین چمانی 24/11/1387 «دلتنگی» یک معجزه است، معجزه ای که به قلب ها فرصت « دوست داشتن» می دهد. میرزایف سه شنبه 17 بهمن 1391برچسب:, :: 12:23 :: نويسنده : حسن سلمانی
« مسلم داداش» چند روز پیش یکی از دوستانم تلفنی، از من خواست تا وصیت نامه ای از یک شهید جنگ تحمیلی را برایش تهیه کنم.معلم ادبیاتِ پسرش خواسته بود. اولین و راحت ترین راهی را که به نظرم رسید ،نشانش دادم و گفتم:« به کافی نت محله برو، هرچند صفحه از هر شهید که بخوای برات چاپ می کنه و می ذاره توی طلق و شیرازه و تحویلت می ده.» اما او گفت:« گفتند نباید شهید معروفی باشه، مثلاً فلان فرمانده و بهمان سردار. از اینترنت هم نباید بگیریم. معلمشون گفته یک شهید معمولی از آشناهای خودتون باشه.» مکثی کرد و گفت:« مثلاً مسلم خودتون، می تونی برام تهیّه کنی؟» ادامه مطلب ... سه شنبه 17 بهمن 1391برچسب:, :: 12:18 :: نويسنده : حسن سلمانی « افسانه ی مردم»
دیدم او را آه بعد از بیست سال گفتم: این خود، اوست؟ یا نه، دیگریست چیزکی از او در او بود و نبود گفتم: این زن اوست؟ یعنی آن پریست؟ ** هر دو تن دزدیده و حیران نگاه سوی هم کردیم و حیران تر شدیم هر دو شاید با گذشت روزگار در کف باد خزان پرپر شدیم ** از فروشنده کتابی را خرید بعد از آن آهنگ رفتن ساز کرد خواست تا بیرون رود بی اعتنا دست من در را برایش باز کرد ** عمر من بود او که از پیشم گذشت رفت و در انبوه مردم گم شد او باز هم مضمون شعری تازه گشت باز هم افسانه ی مردم شد او.
یک جام پر از شراب دستت باشد تا حال من خراب دستت باشد این چند هزارمین شب بیداریست ای عشق فقط حساب دستت باشد! گلپسر پنج شنبه 16 بهمن 1391برچسب:, :: 15:31 :: نويسنده : حسن سلمانی موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان |
||
![]() |