الهه ی الهام
انجمن ادبی

 دیروز و فردا با هم دست به یکی کردند. دیروز با خاطراتش مرا فریب داد و فردا با وعده هایش مرا خواب کرد.وقتی چشم باز کردم امروز هم گذشته بود!

401

پنج شنبه 19 آذر 1391برچسب:, :: 14:7 :: نويسنده : حسن سلمانی

 به جای شناور بودن در زندگی، شناگر خوبی باش.

401

پنج شنبه 19 آذر 1391برچسب:, :: 14:4 :: نويسنده : حسن سلمانی

 « از صبح...»

صدای خش خش گندم ها را

از کودکی شنیده بودی

هنگام گشودن

فرهنگ لغت

کلمه ی شاخساران را دیده بودی

سپس از پنجره، شاخساران را نگاه کرده بودی

که چگونه از کلمه ی شاخساران

در فرهنگ لغت

می گریزند.

احمد رضا احمدی

کتاب: ویرانه های دل را به یاد می سپارم

 

سه شنبه 18 آذر 1391برچسب:, :: 16:16 :: نويسنده : حسن سلمانی

 

دوست واقعی کسی است که دست هایت را بگیرد ولی قلبت را لمس کند!
نیروانا جم
 
چهار شنبه 18 آذر 1391برچسب:, :: 15:37 :: نويسنده : حسن سلمانی

 امام باقر(ع):

هیچ بنده ای به کیفری بزرگ تر از سختدلی کیفر نشد!

خدا بنده

 

پنج شنبه 18 آذر 1391برچسب:, :: 15:20 :: نويسنده : حسن سلمانی

 انسان صد سال هم زندگی نمی کند، امّا غصّه ی هزار سال را می خورد.

401

 

پنج شنبه 18 آذر 1391برچسب:, :: 14:3 :: نويسنده : حسن سلمانی

عاشقانی که مدام از فرجت می گفتند

عکسشان قاب شد و از تو نیامد خبری..

محمد تیموری

 

چهار شنبه 18 آذر 1391برچسب:, :: 9:37 :: نويسنده : حسن سلمانی

 یادت باشد فقط یک قلب برای تو می زند، آن هم قلب خود توست.

401

 

پنج شنبه 17 آذر 1391برچسب:, :: 14:1 :: نويسنده : حسن سلمانی

 

« ده فرمان»

این روزها زبان مادری یک هووی بسیار پرحرف و سمج به نام کامپیوتر پیدا کرده است و با چرب زبانی خودش را در دل و زبان همه جا کرده است. زبان فارسی حال خوش و شیرینی ندارد و بیشتر روزها را با دلخوری سپری می کند و بر عکس کامپیوتر، از حمایت خوبی هم برخوردار نیست و تنها حامی معنوی آن فرهنگستان زبان فارسی است که تلاش می کند با ورود زبان کامپیوتر به حرف های روزمرّه و نوشته های روزنامه، بلافاصله معادل آن را بسازد؛ ولی بیشتر لغات جدید مقبول نمی افتد و بعضی  وقت ها مردم دچار سردرگمی می شوند. مثلاً هنوز خیلی ها نمی دانند معادل کامپیوتر، یارانه است یا رایانه!

درست است که برای به روز شدن و یا باسواد نشان دادن خود ناچاریم از لغات زبان رایانه بیشتر استفاده کنیم، ولی من می گویم در هر شرایطی باید احترام کسوت زبان مادری باید حفظ شود.

آن چه از نظرتان می گذرد همکاری زبان ومادرانه و زبان رایانه است:

1. آینده ی خود را با تلاش و توکّل«open»کن.

2. خشم خود را «delet» کن.

3. زبان و سخن بدون اندیشه را«cut» کن.

4. رفاقت با انسان نادان را«cancel» کن.

5. برای ساختن سرنوشتت یک«new folder» درست کن.

6. مهربانی و گذشت دیگران را«copy past» کن.

7. برای راز و رمز زندگی ات«pass word» سخت و مشکل انتخاب کن.

8. پیام های دوست داشتنی خود را«sent» کن.

9. برای انتخاب دوست صمیمی از«antiviruse» قوی استفاده کن.

 10.پنجره ی دلت را برای تسویه ی حساب از«clos» کن.

هدیه:401

پنج شنبه 17 آذر 1391برچسب:ده فرمان,401,الهه ی الهام,سلمانی, :: 13:30 :: نويسنده : حسن سلمانی

 مادامی که تلخی زندگی دیگران را شیرین می کنی؛

بدان که زندگی می کنی!

نیروانا جم

 

پنج شنبه 16 آذر 1391برچسب:, :: 15:23 :: نويسنده : حسن سلمانی

 در مکتب ما رسم فراموشی نیست

در مسلک ما عشق همآغوشی نیست

مهر تو اگر به هست ما افتاده

هرگز به سرش خیال خاموشی نیست

نیروانا جم

پنج شنبه 16 آذر 1391برچسب:, :: 15:22 :: نويسنده : حسن سلمانی

 کنفسیوس:

برگ در انتهای زوال می افتد و میوه در ابتدای کمال. بنگر که چگونه می افتی، چون برگی زرد یا سیبی سرخ!

نیروانا جم

پنج شنبه 16 آذر 1391برچسب:, :: 15:18 :: نويسنده : حسن سلمانی

 غزالی چشم جادوی تو باشد

وفا در هر زمان خوی تو باشد

ثبوت این دل حیران و عاشق

ز دیدار گل روی تو باشد

روا باشد فدا سازم سر و جان

اشاره گر ز ابروی تو باشد

غلام حلقه در گوش تو باشم

به هر دم منزلم کوی تو باشد

بنوشانید وقت رفتن ما

از آن آبی که از جوی تو باشد

«حفی» اوصاف خوب تو بیانگر

که آن هم خلق نیکوی تو باشد

شعر:حاج عبدالحمید کروخی هروی- شاعر معاصر افغانی

هدیه:عزیر جمشیدی

پنج شنبه 16 آذر 1391برچسب:حفی,الهه ی الهام,غزل,افغانی, :: 15:2 :: نويسنده : حسن سلمانی

 

«پریا...»

یکی بود یکی نبود
زیر گنبد کبود
لخت و عور تنگ غروب سه تا پری نشسه بود.
زار و زار گریه می کردن پریا
مث ابرای باهار گریه می کردن پریا.
گیس شون قد کمون رنگ شبق
از کمون بلن ترک
از شبق مشکی ترک.
روبروشون تو افق شهر غلامای اسیر
پشت شون سرد و سیا قلعه افسانه پیر.
 



ادامه مطلب ...
پنج شنبه 16 آذر 1391برچسب:شاملو,پریا,الهه ی الهام,سلمانی, :: 14:58 :: نويسنده : حسن سلمانی

 

«کتیبه...»

فتاده تخته سنگ آنسوي تر ، انگار كوهي بود
و ما اينسو نشسته ، خسته انبوهي
 زن و مرد و جوان و پير
 همه با يكديگر پيوسته ، ليك از پاي
 و با زنجير
 اگر دل مي كشيدت سوي دلخواهي
 به سويش مي توانستي خزيدن ، ليك تا آنجا كه رخصت بود
 تا زنجير
 ندانستيم


ادامه مطلب ...
پنج شنبه 16 آذر 1391برچسب:اخوان,کتیبه,مسعوده,سلمانی, :: 14:45 :: نويسنده : حسن سلمانی
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان الهه ی الهام و آدرس elaheelham.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان